Download Music Celine Dion My Heart Will Go On
دانلود آهنگ my heart will go on با کیفیت بالا
دانلود آهنگ فیلم تایتانیک با صدای سلن دیون
دانلود آهنگ تیتراژ پایانی فیلم کشتی تایتانیک
دانلود آهنگ خارجی ماندگار تایتانیک
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
تکست و متن آهنگ تایتانیک با ترجمه
Every night in my dreams. I see you. Ifeel you
هر شب در رویاهایم تو را میبینم و احساست میکنم
That is how I know you go on
و احساس می نم تو هم همین احساس را داری
Far across the distance and spacesbetween
دوری فاصله و فضا بین ماست
You have come to show you goon
و تو این را نشان دادی و ثابت کردی
Near. Far. Wherever you are
نزدیک دور هرجایی که هستی
I believe that the heart does goon
و من باور میکنم قلب میتواند برای این بتپد
Once more. You open the door
یک باره دیگر در را باز کن
And you re here in my heart
و دوباره در قلب من باش
And my heart will go on andon
و قلب من به هیجان خواهد آمد و خوشحال خواهد شد
Love can touch US one time
ما میتوانیم یک باره دیگر عاشق باشیم
And last for a lifetime
و این عشق میتواند برای همیشه باشد
And never let go till we regone
و تا زمانی که نمردیم نمیگذاریم بمیرد
Love was when I loved you
عشق زمانی بود که من تو را دوست داشتم
One true time. I hold too
دوران صداقت و من تو را داشتم
In my life we ll always goon
در زندگی من, ما همیشه خواهیم تپید
Near. Far. Wherever you are
نزدیک، دور هرجایی که هستی
I believe that the heart does goon
من باور دارم که قلب هایمان خواهد تپید
Once more. You open the door
یک باره دیگر در را باز کن
And you re here in my heart
و تو در قلب من هستی
And my heart will go on andon
و من از ته قلب خوشحال خواهم شد
You re here. There s nothing Ifear
تو اینجا هستی و من هیچ ترسی ندارم
And I know that my heart will goon
میدانم قلبم برای این خواهد تپید
We ll stay forever this way
ما برای همیشه باهم خواهیم بود
You are safe in my heart
تو در قلب من در پناه خواهی بود
And my heart will go on
و قلب من برای تو خواهد تپید
And on
و خواهد تپید
دانلود آهنگ تایتانیک
خلاصه داستان فیلم تایتانیک :
یک جوینده گنج به نام «بروک سوت» که به دنبال الماس مشهوری به نام قلب اقیانوس در بقایای کشتی غرق شده تایتانیک است، صندوقچهای در کشتی پیدا میکند که در آن نقاشی از چهره زنی جوان با الماسی بر گردن به چشم میخورد. پس از نمایش نقاشی در یک برنامه تلویزیونی، خانم پیری به اسم «رز داوسن» ادعا میکند که همان زن نقاشی است. او را به محل غرق کشتی میبرند تا به جستجوگران کمک کند جای الماس را پیدا کنند، اما به جای این کار او داستان غرق شدن کشتی تایتانیک را برای همه آنگونه که خود از نزدیک دیدهاست، بازگو میکند.
رز داوسن ۱۷ ساله و ثروتمند تصمیم میگیرد با کشتی به آمریکا برود و در آنجا با «کال هاکلی» ازدواج کند. مادرش او را مجبور کرده تا به این ازدواج تن در دهد. آنها سوار کشتی تایتانیک میشوند و کشتی حرکت میکند. یک شب رز تصمیم میگیرد تا از بالای کشتی خودش را در آب بیندازد. اما مسافر فقیر و جوانی به اسم «جک داوسون» که کارش نقاشی است، او را نجات میدهد. «جک داوسون» همراه با دوستش بلیط تایتانیک را در بازی پوکر بردهاند. آنها به تدریج بیشتر با هم آشنا میشوند و این آشنایی منجر به عشقی عمیق بین آن دو میشود.
هاکلی و مادر رز میکوشند تا آنها را از هم جدا نگه دارند. خدمتکار هاکلی به دستور او گردنبند الماسی را که هاکلی به رز هدیه داده را در جیب جک میگذارند و افسران کشتی به جرم ی به او در طبقه پایین کشتی به لوله دستبند میزنند. کشتی به یک کوه یخ شناور برخورد کرده و شروع به غرق شدن میکند و همه خدمه و مسافرین کشتی در تلاشند تا راه نجاتی برای خود بیابند. ابتدا زنها و بچهها را در قایقها میگذارند و نجات میدهند. در این بین در طبقهٔ زیرین که جک در آنجا زندانی است رز تبر بزرگی برمیدارد و دستبند جک را میشکند و با هم به سمت بالا میروند. توماس اندروز به رز جلیقه نجات میدهد و افسران رز را به قایق میبرند اما او پیش جک برمیگردد. مادر رز با قایق نجات پیدا میکند و هاکلی هم کودکی را بغل میگیرد و به قایق میرود و نجات مییابد.
کشتی کمکم غرق میشود و تعداد زیادی از مسافران روی آب میمانند و یخ میزنند جک رز را بر روی قطعه چوبی میگذارد و از رز قول میگیرد که زنده بماند. قایقها دوباره برمی گردند تا کسانی را که زنده ماندهاند نجات دهند ولی فقط رز زنده بود و نجات یافت به این ترتیب جک برای زنده ماندن رز یخ میزند و میمیرد. پس از ۸۴ سال الماس دست رز است و آن را در دریا میاندازد. همان شب رز در تخت خواب خود میخوابد و خواب میبیند این بار تایتانیک میزبان جشن پیوند این دو دلدادهاست. آن هم با شکوه تمام و در میان کف زدن حضاری که هیچ رشک و کینه و ترسی از زمان حیات شان در تایتانیک با خود ندارند؛ گویی در آخر عشق پیروز است و قسمت همین بود که سرانجام این دو عاشق پس از مرگ به هم برسند و جاودانه شوند.